Thursday, February 27, 2014
پادوهای استعمارگران در آذربایجان:
ابوالقاسم جوان صاحب بزرگترین کارگاه قالی بافی در دهه 20 شمسی در تبریز
ابوالقاسم جوان در تبریز دردهه 20 شمسی یکی از کسانی بوده که خون کودکان آذربایجان را در شیشه می کرده است، کودکان خانواده های فقیر تبریز در کارگاه های قالی بافی ایشان از صبح تا شب قالی می بافتند تا شکم خود را سیر کنند کودکانی که باید پشت نیمکت می نشستند در پشت دار قالی می نشستند و ایشان از طریق استعمار کودکان فقیر به یکی از پادوهای استعمارگران در آذربایجان تبدیل شده بود.
کودکان فقیر به صورت متعدد از طرف استادکار تحقیر و یا مورد ضرب و شتم قرار می گرفتند ولی نمی توانستند اعتراض کنند و درد دلهای خود را به صورت شعر خطاب به مادران خویش می خواندند:
ای وای آنا کرخانا(گارگاه) باغریمی قان ائیله دی ایلمه ک سالان بارماغیم بویلاری قان ائیله دی
ولی بعد از استقرار حکومت ملی در آذربایجان منافع نامشروع این عنصر بدنام به خطر افتاد چرا که حکومت ملی آذربایجان مخالف استعمار کودکان بود و می خواست کودکان در زمان کودکی به مدرسه بروند و آموزش ببیند به این دلیل کارگاههای این شخص بسته شد.
ولی ابولقاسم جوان به جای اینکه به خدمت حکومت ملی درآید راه خیانت به ملت خویش را در پیش گرفت و به نوکری استعمارگران تهران در آمد و بعد از حمله ارتش به آذربایجان ایشان یکی از اراذل و اوباشی بود که جنایتهای بسیاری انجام داد و بعد از اشغال آذربایجان دوباره کارگاههای قالی بافی خود را راه اندازی کرد تا به استعمار کودکان آذربایجان مشغول شود و در سالگردهای 21 آذر ایشان با دار و دسته خویش یک گروه برای رژه ترتیب می دادند و رژه می رفتند.
محمد رضا خلیلی عراقی که یکی از مجیزه نویسان ارتش در کتاب"خاطرات سفر آذربایجان و کردستان" که در سال 1328 از طرف ارتش چاپ شده درباره گارگاههای قالی بافی ابوالقاسم جوان در تبریز می نویسد:
"کارگاه قالی بافی حاجی ابولقاسم جوان بزرگترین کارخانه قالی بافی تبریز می باشد که حدود هفتصد نفر کارگر دارد. محصولات قالی این کارخانه در تبریز درجه یکم را حائز می باشد... حاج ابوالقاسم جوان همان کسی است که تابلوهای تاجگذاری را به نمایندگی از جانب اهالی تبریز بوسیله سپهبد شاه بختی به پیشگاه ملوکانه تقدیم نمود و از خدمتگزاران خوب آذربایجان می باشد و در مراسم آغاز سومین سال نجات آذربایجان فعالیتهائی قابل ملاحظه ای از خود نشان داد که مورد تقدیر سپهبد شاه بختی قرار گرفت"(ص 414)
عکسهائی که نویسنده از ایشان و کارگاههای ایشان در کتاب آورده است همه نشان دهنده استعمار کودکان دختر و پسر است که با قیافه های معصومانه پشت قالی نشسته و در حال بافتن قالی می باشند و سرپرستهای کارگاه ها هم بالاسر کودکان قدم می زنند تا کودکان کم کاری نکنند و بیشترین بهره را برای ارباب داشته باشند.
حرف و حدیثها درباره ابولقاسم جوان در زمان اشغال تبریز توسط ارتش ایران بیشتر است بعضی ها حتی در مورد بی حیثیت کردن کودکان خانواده های حامی حکومت ملی آذربایجان توسط دار و دسته ایشان خبر می دهند. ابوالقاسم جوان و دار دسته ایشان کودکان این خانواده ها را با زور مورد تجاوز قرار می دادند تا در جامعه بی اعتبار شوند و نتوانند در جامعه سر خود را بلند کنند.
این جنایتکار با خوش خدمتی هائی که برای مرکزنشینان انجام داده بود از بازجوئی و محاکمه معاف بوده است و در هیچ دادگاهی به جنایتهای ایشان و دار و دسته ایشان رسیدگی نشد.
Subscribe to:
Post Comments (Atom)
No comments:
Post a Comment