Tuesday, February 4, 2014
آذربایجان در دوره رضا شاه
آذربایجان در دوره رضا شاه
بعد از روی کار آمدن رضاشاه توسط انگلیسی ها دوره خفقان فرهنگی و سیاسی در ایران و آذربایجان شروع شد سیاست رضا شاه که توسط ماسونها به ایشان مشاورت داده میشد از بین بردن زبانها ملی ملل غیر فارس و ایجاد یک حکومت متمرکز فارس گرا در تهران بود همچنین از طریق اقتصادی هم با تضعیف پایه های تولید در آذربایجان موقعیت اقتصادی آذربایجان را میخواست از بین ببرد که در این کار هم موفق شد علاوه بر این سیاست یکپارچه سازی زبانی هم توسط رضا شاه و اعوان و انصارش به اجرا در آمد.
تمامی آزادیخواهان دستگیر و در زندان قصر توسط دکتر احمدی ها به طرز وحشیانه ای به قتل رسیدند و بسیاری از آزادیخواهان آذربایجان زندانی و تبعید شدند شهید پبشه وری ده سال در زندان قصر زندانی بود و بسیاری هم تبعید شده بودند
بعد از استقرار حکومت رضا شاه ایشان با جمع کردن فراماسونها از جمله محمد علی فروغی، دکتر محمود افشار و رضا حکمت و... دور خویش، افکار فاشیستی آنها را اجرا میکرد ماسونها اولین کاری که کردند با ایجاد فرهنگستان زبان فارسی شروع به قلع و قمع زبانهای ملل غیر فارس کردند ونام تمامی مکانهای تاریخی را به فارسی برگرداند و تمامی اصطلاحات ترکی و عربی را پاکسازی کردند و سیاست یکپارچه سازی زبانی و قومی را اجرا کردند.
محمد علی فروغی و وثوق الدوله که مسئول در فرهنگستان فارسی بودند خواستار تغییر کلماتی مانند چای، سو، بولاق و نامهای مشابه به فارسی شدند.
از نظر فرهنگستان زبان فارسی تمامی زبانهای ملل موجود در ایران غیر از زبان فارسی زبان اجنبی است و باید از بین برده شوند این چنین بود که آنها شروع افشای اهداف خویش کردند که بر گرفته از افکار فاشیستی بود آنها خواستار ممنوع کردن زبان ترکی کردند.
ایرج افشار که نظرات فاشیستی ایشان در مورد زبان ترکی و آذربایجان بر همه مبرهن است پیشنهاد میدهد زبان ترکی در ایران ممنوع شود.
محسنی رئیس فرهنگ آذربایجان میگفت:
"هر کس که ترکی حرف میزند، افسار الاغ بر او بزنید و او را به آخور ببندید".
ذوقی که بعد از او رئیس شد صندوق جریمه برای کسانی که در مدارس ترکی حرف میزدند گذاشته بود در دوره رضا شاه آموزش زبانهای محلی و انتشار کتاب و روزنامه به زبان عربی فارسی ممنوع شد.
دوره رضا شاه یکی از دوران سیاه و تاریک آذربایجان بود که تمام هستی ملت آذربایجان به غارت رفت ظلمهای دوره رضا شاه آنقدر زیاد بود که بعد از آمدن ارتش شوروی ملت آذربایجان یک نفس راحتی کشیدند اگرچه آنها بیگانه بودند ولی بیگانگان به ایران آزادی سیاسی و فرهنگی آورده بودند و ملت درزمان اشغال طعم آزادی را چشیدند.
ارتش رضاشاه که بازوی سرکوب ملل غیرفارس بود در مقابل قشون بیگانه هیچ مقاومتی نکرد و سربازان لباسهای خود را کنده و اسلحه ها را انداخته فرار میکردند و هیچ مقاومتی صورت نگرفت.
اینگونه بود که ملت آذربایجان در زمان اشغال با استفاده از آزادیهای به وجود آمده مطالبات سیاسی و فرهنگی خود را مطرح کردند و رویاهای شیرین پان فارسیستها در تهران را به کابوس تبدیل کردند.
Subscribe to:
Post Comments (Atom)
No comments:
Post a Comment