خلخال در خدمت حکومت ملی
"اینجا [سرزمین] حکومت ملی آذربایجان است
فارسی صحبت کردن قدغن"
باریش فولادی (ازخاطرات صدقدار)
شهر خلخال در تاریخ آذربایجان خصوصا در تشکیل حکومت ملی آذربایجان نقش پر رنگی داشته و به دلیل نزدیکی به آذربایجان شمالی و همسایگی با استان گیلان همیشه با جنبشهای آزادیخواهانه همراهی داشته است و در تشکیل حکومت ملی هم خلخالیها بیشترین تلاش را داشته اند.
علاوه بر روشنفکران بر خواسته از خلخال، مردم این خطه هم همراه حکومت ملی شدند و به استقبال این جنبش رفتند و ایادی حکومت مرکزی به دلیل همراهی مردم خلخال با حکومت ملی فرار را بر قرار ترجیح دادند و به سوی تهران و گیلان فرار کردند.
بعد از آزادی شهر تبریز و دیگر شهرهای آذربایجان توسط فدائیها و تشکیل حکومت ملی، این حکومت نمایندگانی را به شهرستانها اعزام نمود تا اهداف این حکومت را به کل ملت آذربایجان برسانند و برای خلخال هم شب 21 آذر 1324 باریش فولادی با عده ای مسلح از طریق میانه وارد خلخال و هرو آباد گردید.
در این قسمت بخشی از مقاله آقای نظمی با عنوان «نقش منطقه خلخال در فرقه دمکرات آذربایجان» آورده میشود:
"با ورود نمایندگان فرقه به خلخال فرماندار، رئیس شهربانی و رئیس ژاندارمری وقت، ضمن گذاردن سلاحهای خود در این دو پایگاه به سوی طالش فرار نمودند و بدون کوچکترین مقاومتی شهر در اختیار حکومت ملی قرار گرفت.
محمد تقی صدقدار (ریاست دادگستری خلخال در آذر 1324) در این خصوص مینویسد: "ناگهان عصر روز 21 آذر یا 22 آذر 1324 قاصدی از تبریز به خلخال وارد شد و خبر قیام پیشهوری و سقوط و تصرف شهر تبریز و سایر شهرستانهای آذربایجان در روز و ساعت معینی در حدود ظهر روز 21/9/1324 که این جریانات را به هنگامی که در شورای شهرستان شرکت داشتیم گزارش داد"
نمایندگان حکومت ملی آذربایجان بلافاصله به تشکیل «کمیته ولایتی خلخال» اقدام نمودند بعد از تشکیل کمیته ولایتی خلخال منزل امیر حمدی را به عنوان دفتر کمیته انتخاب مینمایند و در سر درب آن عبارت «کمیته ولایتی خلخال» در روز 22 آذر 1324 نصب گردید سپس از اهالی خلخال خواسته شد به کمیته ولایتی خلخال مراجعه و کارت عضویت فرقه دمکرات را اخذ نمایند اعضای آن به شرح زیر انتخاب گردید:
- هاشم مرادی رئیس کمیته ولایتی خلخال
- میر جبار حسینی معاون کمیته
- علی نقی خان توکلی ریاست شهربانی
- بلال آزاد فرماندار خلخال
- باریش فولادی فرمانده فدائیان فرقه
- میر حیدر عزیزی بخشدار هشجین و شاهرود
یکی از ویژگیهای جنبش 21 آذر و بویژه پیشه وری، رهبر حکومت ملی آذربایجان این بوده است که عمیقا به دموکراسی، آزادی، رای مردم و برابری انسانها باور داشتند و فدائیان فرقه هم سعی میکردند فرامین رهبر خویش را به نحو احسن اجرا نمایند.
باریش فولادی پس از انتصاب، تمامی زندانی ها را آزاد میکند و حتی به کارمندان زمان شاه دستور میدهد تا در محل سابق خویش به خدمت ادامه دهند صدقدار در این زمینه مینویسد: "...پس از سه روز همه را یکا یک از زندان آزاد کردند و بایریش فولادی فرمانده فداییان پیشه وری به ما دستور دادند که به کار اداری خود مشغول شویم و دیگران هم به کار خود رفته و مشغول شوند..."
متاسفانه وقتی زندانیان آزاد میشوند دوباره شروع به دسیسه چینی کرده و علیه فرقه دمکرات فعالیت میکنند. خود صدقدار در این زمینه مینویسد: "...زندانیان آن روز خودمان را، به چند دسته تقسیم نمودیم و هر سه چهار نفری جلساتی تشکیل میدادیم و یک نفر را رابط قرار دادیم که جریانات و تصمیمات متخذه را به هم ابلاغ نموده واطلاع دهیم. منظور از این تشکیلات و اجتماع این بود که بتوانیم افراد طرفدار خود را جمع آوری نموده و با توجه به مسلح بودن آقایان کریم صولتی و امیدپور و چند نفر از شاهسونهای وطن دوست و عده ای از رعایا که ذاتا مخالف با مرام حزب توده بودند بتوانیم علیه قوای بایریش فولادی و قزلباش جنگ و گریز نمائیم تا شاید بتوانیم شهرستان خلخال را از این اشرار نجات دهیم..."
سید مسعود نقیب در کتاب خلخال و مشاهیر به نقل از جدش سید علی النقی نقیب الاشراف مینویسد: "در سال 1364ه.ق. (1324شمسی) دمکراتها ظهور کرده و در شهرهای مختلف آذربایجان نطقها و سخنرانیها نمودند. در اوایل محرم عده شان به ریاست هاشم خان وارد هرو آباد مرکز شهرستان خلخال شدند. در این وقت سرهنگ فرهنگیان با امنیهها در هرو آباد بودند. در اواخر محرم، سرهنگ فرهنگیان از خلخال رفت و از طرف دمکراتها آزاد نامی فرماندار خلخال شد و انجمن های بزرگ و کوچک تشکیل داده و سخنرانی نمود".
کارهای فرهنگی فرقه در خلخال
مهمترین کاری که حکومت ملی برای ملت آذربایجان کرد رسمی کردن زبان ترکی در ادارات دولتی و نامه نگاریها و آموزش زبان ترکی به صورت سیستماتیک در مدارس میباشد که در خلخال هم فرقه دمکرات آذربایجان مدرسه «ناصری» خلخال را مجددا بازگشائی کرد و دانش آموزان لذت تحصیل به زبان مادری را چشیدند و این دومین بار بود که در این مدرسه زبان ترکی تدریس میشد چرا که در اولین سال تاسیس به سال 1285 شمسی هم زبان ترکی در این مدرسه تدریس گردیده بود.
تلاش حکومت تهران برای برهم زدن امنیت خلخال
حکومت تهران و ارتش آن در تلاش بودند که امنیت ایجاد شده در خلخال توسط فدائیان را از بین ببرند و برای اینکار با حمایت از اشرار منطقه و عشایر فرار کرده از اردبیل، پایگاه مخالفان فرقه دمکرات آذربایجان را در گیلان و طالش ایجاد کنند و با آموزش افسران فراری ارتش و ژاندارمها، آنها را به جنگ حکومت ملی آذربایجان فرستاند و در طول یکسال بارها درگیریهای متعددی در کوهها و مرز میان خلخال و گیلان بوجود آوردند.
اشغال خلخال توسط ارتش و ایادی خانها و عشایر
سازماندهی ستون عشایر در گیلان به وسیله سروان امیر فتحی آلارلو بود که آنها را مسلح کرده و به جنگ مردم میفرستادند و در این قضایا بخشی از عشایر شاهسون که با حکومت ملی آذربایجان مخالف بودند و در خدمت حکومت تهران بودند شرکت مستقیم داشتند و آنها بیشترین کشتار و قتل و غارت را انجام دادند.
سرهنگ سید احمد جان پولاد در خاطرات خود تحت عنوان «سرگذشت یک افسر ایرانی» چنین مینویسد:
"... توضیح آنکه یک قسمت از سواران محلی اردبیل و شاهسون که قبلا توانسته بودند از موطن خود فرار و به طهران آمده بودند از طرف دولت مسلح گردیده و از طریق زنجان و خلخال برای تهدید [نیروهای فرقه در] اردبیل و خلخال اعزام شده بودند، همچنین به تیپ رشت از طرف ستاد ارتش دستور داده شده بود، به محض شروع عملیات از راه کناره بحر خزر به آستارا متوجه شوند..."
داوود امینی که همراه ارتش ایران به خلخال و اردبیل سفر کرده بود در مجله تهران مصور گزارشی تحت عنوان «با مردم بدبخت خلخال چه معامله شد؟» چنین مینویسد:
"...افراد و عشایری که از رشت و کوههای طالش تحت سرپرستی سروان قلیچ خانی و چند نفر گروهبان داخل منطقه خلخال شده اند و پسران وکیلی هم جزو این دسته بوده تمام دهات بین راه را تا اردبیل چاپیدهاند و غارت کردهاند و در تمام این کارها پسران وکیلی موثرترین عوامل بوده اند و متاسفانه سروان قلیچ خانی و سروان امیر فتحی آلارلو یا نخواسته اند و یا نتوانسته اند ازبروز این فجایع جلوگیری نمایند".
کشتار در روستای «داش بولاغ»
ارتش ایران و هواداران حکومت تهران هر جا را که اشغال میکردند قتل و غارت و آتش افروزی به راه میانداختند و در منطقه خلخال هم این ارتش مردم بی گناه را قتل و عام کرد، میر نبی عزیزاده در کتاب «تاریخ دشت مغان» در این باره مینویسد:
"...بعد از سازماندهی عشایر در گیلان به وسیله سروان امیر فتحی آلارلو چند قبضه تفنگ و دوازده هزار فشنگ به آنها داده شد، عده ای از سواران شاهسون از طالش و خلخال وارد قریه «داش بولاغ» شدند و در آنجا با فدائی ها جنگیدند و 27 نفر از آنان را به هلاکت رسانیدند و تعدادی را اسیر و خلع سلاح کردند".
کریم خان صولتی به تحریک عوامل حکومت مرکزی در خلخال با افراد خود بر علیه حکومت ملی در جنگ بود. از جمله با هاشم خان مرادی صدر فرقه دمکرات خلخال و بلال آزاد فرماندار خلخال میجنگید.
روزنامه اطلاعات در خصوص مبارزه بخشی از روسای ایل شاهسون با حکومت ملی چنین مینویسد:
"از سرداران ایل شاهسون آقایان امیر اصلان عیسی لو، نصرا... خان سرداد نصرت پور، یحیی حاتم کیکلو خوانین آلارلو و فولادلو، کریم خان صولتی و خانواده وکیلی افرادی هستند که با نهایت شهامت و دلاوری تسلیم دمکراتها نشده و تا آخرین نفس با آنان در شهرهای اردبیل، خلخال و مشکین شهر به مبارزه پرداختهاند و جای آن دارد همه مورد تقدیر ستاد ارتش قرار گیرد. فعلا در پادگان اردبیل 700 نفر از افراد ایل شاهسون در منطقه اردبیل و خلخال تحت نظر سرتیپ بایندور مشغول انجام وظیفه هستند".
دزدی افراد وابسته به ارتش در خلخال
ایادی خانها و وابستگان به ارتش ایران بعد از اشغال شهرها دست به دزدی و غارت در آنجا میزدند و در خلخال هم این افراد موجودی اداره دارائی این شهر را دزدیده بودند خبرنگار اطلاعات در این مورد مینویسد:
"...بعضی از افراد دیگر که در منطقه اردبیل با ارتش همکاری داشته اند، اخیرا قریب به چهار صد هزار ریال که در اداره دارائی خلخال بوده را گرفته اند و مردم میگویند پولهائی که در صندوق اتحادیه کارگران اردبیل موجود بوده است نزد نقی وکیلی است و اسناد و مدارک کافی مبنی بر اثبات این امر نزد بازرسان وزارت دارائی که به این منطقه آمده اند میباشد".
حمایت اشرار گیلان از حکومت تهران
منطقه خلخال به دلیل نزدیکی به گیلان و همچنین فرار بعضی از مخالفین فرقه از اردبیل و خلخال به گیلان، این منطقه به پایگاهی مشترک برای مخالفان حکومت ملی آذربایجان وهمدستان آنها تبدیل شده بود.
در خصوص همکاری آنها با ارتش روزنامه اطلاعات مینویسد:
"ایرج دارائی ساکن محال شاهرود خلخال پس از آنکه این منطقه به تصرف دمکراتها در میآید شروع به مبارزه با آنان نمود و پس از چهار ماه مقاومت با کمک ژاندارمری گیلان بر علیه محمد تقی مشهور به «ممش خان» قیام کرده و با زحمات زیاد او را به قتل میرساند. این امر مورد توجه ستاد ارتش قرار گرفته و ایرج دارائی با اخذ درجه استواری ارتش مفتخر گردید.
سپس فریدون دارائی برادرزادهاش را در اختیار حاجی کلانتری و علی درامی (دو نفراز شاهپرستان گیلان) میگذارد تا در تعقیب آقاجان (طرفدار فرقه) با مجاهدین همکاری کنند.
ایرج دارائی چون قوای کافی برای مبارزه با دمکراتها نداشته ناگزیرخلخال را ترک و با کسان خود به طرف ارتفاعات طالش و گیلان میرود.
فرقه دمکرات آذربایجان هاشم مرادی و سیصد فدائی را از خلخال و محمود عظیمی و 300 فدائی از خمسه به کمک سواران برهان السلطنه میفرستد تا ایرج دارائی و یارانش را در محاصره بگیرند.
در تاریخ 28 اردیبهشت 1325 در زد و خوردی که بین دارائی و فدائیان در میگیرد، چند تن از فدائیان مقتول و دارائی در اثر قلت نفرات به طرف گیلان متواری میشود. دارائی در رشت با حاجی کلانتری و سرتیپ پور هم آهنگ شده و در صدد تهیه اسلحه بر میآید و در حمله اخیر ارتش به آذربایجان به خلخال حمله میکند و پس از چند زد و خورد شدید، پاسگهای فدائیان را در منطقه شاهرود خلخال خلع سلاح کرد و در خلخال با شاهسونها تماس میگیرد و در قلع و قمع کامل دمکراتها کوشش فراوانی مبذول میدارد. از افرادیکه در واقعه خلخال بر علیه دمکراتها به جنگ و جدال پرداختند آقایان وطن دوست، نقی و هاشم وکیلی میباشند که آنان هم فداکاری زیادی از خود نشان دادند".
همچنین این جنایتکاران آقاجان طرفدار حکومت ملی را به قتل میرسانند.
اعدام بابا عزیزی در خلخال
روزنامه اطلاعات در خبری اعدام بابا عزیزی در خلخال را چنین مینویسد:
"خلخال 6 شهریور-بابا عزیزی که یکی از سردسته های متجاسرین درخلخال بود پریروز صبح بدار آویخته شده است".
No comments:
Post a Comment