نقش آمریکا در نسل کشی 21 آذر
نقش آمریکا در نسل کشی 21 آذر و حمایت آنها از دولت مرکزی و ارتش ایران برای نسلکشی در آذربایجان در تاریخ سیاست خارجی آمریکا یکی از تاریکترین نقطهها و سیاهترین لکهها میباشد و متاسفانه تابحال این سئوال از سیاستمداران آمریکا پرسیده نشده است که چرا از نسل کشی ارتش و دولت ایران در آذربایجان جنوبی حمایت کردند و به آنها کمک نظامی و سیاسی کردند که آنها بتوانند ترکهای مبارز و آزادیخواه و خانواده هایشان را به صورت دسته جمعی به قتل برسانند و هزاران غیر نظامی را به مناطق بد آب و هوای جنوب ایران تبعید کنند؟ همچنین چرا دولت آمریکا و سیاستمداران آمریکا با اینکه مطلع بودند که آذربایجان به صورت میلیتاریستی اداره میشود و هزاران نفر بی گناه در زندانهای رژیم هستند ولی هیچ اعتراضی به دولت مرکزی ایران نکرد؟ این سئوالات متاسفانه از دولت آمریکا پرسیده نشده است و آنها را مجبور به پاسخگوئی نکردهایم.
حمایت آمریکا از دولت تهران، معاونت در کشتار انسانها، تجاوز به حقوق انسانها، جنایت علیه بشریت و معاونت در نسل کشی ملت آذربایجان میباشد که دولت وقت آمریکا برای رسیدن به منافع نامشروع خویش و برای حمایت از یک دولت غیر دمکراتیک و ضد بشری دست به اقدامات ضد بشری زد. اگرچه از کشتار ملت آذربایجان توسط دولت تهران مطلع بود ولی برای متوقف شدن این نسل کشی هیچ اقدامی نکرد و تابحال هم به این اشتباه خویش اعتراف نکرده است.
دولت آمریکا از شروع جنبش آذربایجان و فرقه دمکرات در پشت سر حکومت تهران قرار گرفت و بیشترین پشتیبانی را از این حکومت دست نشانده انجام داد حتی در حمله به آذربایجان هواپیماهای آمریکا که پرچم ایران را بر بالهایشان چسبانده بودند به آذربایجان حمله کردند و در زمین هم نیروهای وابسته به آمریکا تحت رهبری ژنرال نورمن شوارتسکف در حمله به آذربایجان شرکت فعالی داشتند.
نقش آمریکا در نسل کشی 21 آذر به دو بخش تقسیم میشود؛ یک قسمت مربوط به امور سیاسی در عرصه بین المللی و دیگری کمکهای نظامی و مشاورتهای نظامی به حکومت وابسته به بیگانگان در تهران بوده است.
حمایتهای سیاسی آمریکا از دولت تهران
حمایتهای سیاسی آمریکا از دولت تحت الحمایه خودشان در تهران نامحدود بود: تمام راه و چاهها و فوت و فنهای سیاسی برای مقابله با مطالبات قانونی و مشروع ملت آذربایجان را به دولت تحت الحمایه خود آموزش میدادند؛ از جمله مسیر شورای امنیت و ارجاع پرونده ایران به شورای امنیت، پیشنهاد دولت آمریکا بوده است.
در کتاب «نفت ایران، جنگ سرد و بحران آذربایجان» در مورد تشویق دولت دست نشانده ایران توسط آمریکا برای مراجعه به شورای امنیت میخوانیم: "در خلال این دوره بحرانی که از 19 نوامبر 1945/ 28 آبان 1324یعنی روز حکومت کودتای در آذربایجان تا 5 مه 1946/ اردیبهشت 1325، یعنی تاریخ خروج نیروهای شوروی از ایران به طول انجامید، خط مشی آمریکا بر شورای امنیت سازمان ملل متحد معطوف بود. سفارت ایالات متحده در تهران و وزارت خارجه در واشنگتن هر دو ایرانیان را تشوق و ترغیب کردند که مشکل خود را در شورای امنیت طرح کنند و از حسین علاء فرستاده ایران به سازمان ملل نیز حمایت کامل و فعالانه ای به عمل آوردند. سالها پس از این تحولات ترومن به خاطر آورد که برای تاکید بر جدیت و اراده راسخ آمریکا اتحاد شوروی را تهدید کرد که ناوگان به خلیج فارس اعزام خواهد داشت".
حتی وزیر خارجه آمریکا جیمز برنز برای شکست ملت آذربایجان و حکومت ملی در اظهار نظری بیمانند میگویدکه میخواهد خود شخصا حمایت از دعوای ایران در شورای امنیت را مورد بحث قرار دهد. در ادامه در کتاب «نفت ایران، جنگ سرد و بحران آذربایجان» میخوانیم:
"...چندی بعد برنز اظهار داشت هنگامی که شورای امنیت در 25 مارس 1946/ 5 فروردین 1325 تشکیل جلسه دهد؛ خود شخصا حمایت آمریکا از دعوای ایران را مورد بحث قرار خواهد داد".
همچنین تلاش آمریکا برای از بین بردن حقوق ملت آذربایجان بیش از پیش شدت گرفته بود. در این مورد جمیل حسنلی مینویسد:
"در واشنگتن نیز از 20 مارس 1946 در مورد خروج نیروهای شوروی از ایران و مساله آذربایجان تکاپوی زیادی به چشم میخورد. روسو بعدها به طور واقع بینانهای نوشت: آمریکائیها به سرپرستی بیرنس وزیر خارجه بیش از خود ایرانیان برای حفظ منافع ایران تلاش میکردند".
تکیه شاه به آمریکا برای اشغال آذربایجان
ملت آذربایجان با پیش کشیدن مطالبات انسانی، مشروع و قانونی خویش در اداره امور خود، به دست خویش، لرزه به اندام استعمارگران خارجی و داخلی انداخته بودند و آنها متحد شده بودند تا نگذارند ملت آذربایجان به حقوق قانونی و انسانی خود برسند. در این راه هم دولت دست نشانده تهران به همکاری با آمریکا و انگلیس دست زد تا نسل کشی 21 آذر را رقم زند.
قدرت نظامی و اقتصادی آمریکا در آن زمان موجب شده بود که شاه وابسته به دول اجنبی هم مرعوب قدرت نظامی و سیاسی آنها شود و این ترس باعث شده بود که آمریکا و انگلیس هر چه دیکته میکردند ایشان و همفکران نژادپرست ایشان که وابسته به جریان باستانگرائی بودند اجرا کنند.
فردوست در خاطرات خود درباره ناجی شمردن آمریکا توسط شاه مینویسد:
"مساله آذربایجان چه خروج ارتش سرخ، و چه در حوادث بعدی سقوط پیشه وری، محمد رضا را به شدت مرعوب آمریکا کرد. او یکبار گفت این آمریکائی ها عجب قدرتمند و واقعا اتکاء بر آنها موجب شد که آذربایجان از چنگال شورویها خلاص شود.
در واقع اگر محمد رضا انگلیسها را عامل به سلطنت رسیدنش میدانست، آمریکائی ها را ناجی آذربایجان محسوب میداشت. به همین دلیل در سال 1328 مسافرت رسمی خود برای تشکر در مساله آذربایجان، به آمریکا رفت".
شاه با این پشتیبانی آمریکائیها بود که تصمیم گرفت به آذربایجان حمله کند و با این حمله آتش و خون آذربایجان را فرا گرفت و شاه با این اقدام به نسل کشی فیزیکی و فرهنگی در آذربایجان دست زد. فردوست در ادامه مینویسد:
"... به هر حال با طرح آمریکائی قرار شد که محمد رضا با ارتش به آذربایجان حمله کند".
تهدید شوروی توسط آمریکا به بمباران اتمی برای حمایت از دولت ایران
دولت آمریکا در ادامه حمایتهای سیاسی از دولت ایران و برای مداخله دولت تهران در آذربایجان اول میبایست نیروهای شوروی را از آذربایجان اخراج میکرد. برای اینکار هم علاوه بر پیگیری موضوع از طریق شورای امنیت، از طریق تهدید اتمی هم شوروی را مجبور کرد که از حمایت معنوی حکومت ملی آذربایجان دست بر دارد. در مورد تهدید اتمی نظرات مختلفی وجود دارد ولی اکثر صاحب نظران در مورد این که موضوع به صورت شفاهی به اطلاع مقامات شوروی رسیده اتفاق نظر دارند.
فریدون کشاورز در مورد تهدید اتمی آمریکا مینویسد:
"ترومن بمب اتمی را که اتحاد شوروی فاقد آن بود به رخ مردم جهان و شوروی میکشید".
علاوه بر این در کتاب آذربایجان ایران، آغاز جنگ سرد در مورد تهدیدات آمریکا نسبت به شوروی که حمایت معنوی از حکومت ملی آذربایجان میکرد مینویسد:
"در 6 دسامبر 1946 سر آچسون قائم مقام وزیر خارجه آمریکا به روسیه هشدار داد که هیچ نوع اقدامی در مورد ایران انجام ندهد، ترومن رئیس جمهور آمریکا به وزارت خارجه دستور داد به روسیه هشدار دهد که دولت آمریکا در مقابل هر نوع دخالت در مورد آذربایجان ساکت نخواهد ماند".
جمیل حسنلی در ادامه مینویسد:
"روز 8 مارس بررسی مسائل ایران در وزارت خارجه آمریکا زیر نظر آچسون ادامه یافت، در جریان مذاکرات چارلز اوفلن کارشناس شوروی شناس گفت: اگر فرض کنیم آمریکا امکان درگیری با نیروهای شوروی در ایران را ندارد راه دیگری نمیماند جزء ترساندن حریف. او عقیده داشت ایالات متحده آمادگی گشودن جبههای علیه شوروی در ایران را ندارد، بنابراین راهی نمیماند جزء اینکه با به وحشت انداختن حریف او از خود دفاع کند. نظریه افلن را تحلیلگران کاخ سفید تائید کردند".
کمکهای نظامی آمریکا به دولت تهران برای ایجاد نسل کشی در آذربایجان
دولت آمریکا در حالی که فشار به شوروی را از طریق شورای امنیت و تهدید بمب اتمی پیگیری میکرد، تا شوروی نیروهای خود را از ایران بیرون ببرد، اما خود نیروهای نظامی خویش را در ایران داشت و برای حمایت از دولت تحت الحمایه خویش در تهران با تمام قوا به میدان آمده بود. در کنار حمایتهای سیاسی، پشتیبانی نظامی خود را هم از حکومت تهران انجام میداد. برای اینکار ژنرال نورمن شوراتسکف از طرف دولت آمریکا به عنوان نماینده نظامی خویش در تهران برای آموزش و نظارت بر نیروهای ژاندارمری انتخاب شده بود. ایشان و نیروهای تحت امر او در حمله به آذربایجان نقش بسزائی داشت.
علاوه بر نورمن شوراتسکف که سرپرست هیئتی بود که امور ژاندارمری را در دست داشت فرد دیگری هم در ارتش ایران خدمت میکرد او کسی نبود جزء ژنرال «کلارنس سی ریدالی» .
اگر چه هیئت نورمن شوراتسکف از طرف آمریکا برای چند صباحی به ایران اعزام شده بود ولی به دلیل قیام ملت آذربایجان و استقرار حکومت ملی در آذربایجان، دولت آمریکا برای مقابله با مطالبات انسانی، قانونی و مشروع ملت آذربایجان و برای حمایت از دولت تحت الحمایه خود در تهران حضور نیرو های شوراتسکف در ایران را به مدت نامعلومی تمدید کرد. در این خصوص در کتاب «نفت ایران، جنگ سردو بحران آذربایجان» میخوانیم:
"بر اساس مفاد لایحه اقتباسات جنگ دوم (1942) که به تصویب کنگره آمریکا رسیده بود قرار بود که دوران خدمت هیئت شوراتسکف چند صباحی پس از تسلیم قوای محور پایان برسد. بخشی از این لایحه را که بر اساس آن وزارت خارجه آمریکا اختیار مییافت در صورت درخواست کشورهای دوست، مستشارانی نظامی به آن کشورهای اعزام دارد. خود برنز، هنگامی که ریاست دادگاه عالی را بر عهده داشت نوشته بود، ولی در پائیز (1945/1324) برنز که به وزارت خارجه منصوب شده بود طی نامهای به رابرت پترسون، وزیر جنگ آمریکا مصلحت آن داشت که حضور هیئت شوراتسکف در ایران تا مدت زمانی نامعلوم ادامه یابد. علاوه بر این توصیه کرد وزارت جنگ هزینه اعزام یک هیئت نظامی دوم را نیز برای خدمت در ارتش ایران تقبل کند".
تبریک حکومت تهران به آمریکا
حمایتهای سیاسی آمریکا از دولت تحت الحمایه خود در تهران موجب شد که سیاست بازان تهران که به عنوان وزیر و وکیل انتخاب شده بودند، بعد از اشغال آذربایجان و کشتار ملت آذربایجان، به سفارت آمریکا بروند و از دولت آمریکا به دلیل کمک در کشتار ملت آذربایجان تشکر کنند. جمیل حسنلی در این مورد مینویسد:
"بعد از پیروزی در آذربایجان اکثریت اعضای کابینه دولت ایران و دیگر مقامات دولتی از جمله وزیر جنگ، وزیر دارائی، رئیس بانک مرکزی، رئیس مجلس سابق، ... به سفارت آمریکا رفتند و به خاطر بازگرداندن آذربایجان به ایران از دولت آمریکا تشکر کردند و شاه در 16 دسامبر در مجمعی غیر رسمی کمک بزرگ آمریکا را یادآور شد".
No comments:
Post a Comment