Friday, June 13, 2014

نسل کشی فرهنگی و حذف زبان ترکی در آذربایجان حکومت ملی آذربایجان(دولت فرهنگ و هنر) از اولین اقداماتش رسمی کردن زبان ترکی در آذربایجان و استفاده از آن در ادارات و روزنامه ها بود که این اقدام باعث دشمنی پان فارسیزم با حکومت ملی آذربایجان شد آنها شروع به حمله به زبان ترکی و هویت ترکی آذربایجان کردند و بعد از اشغال آذربایجان هم بعد از قتل و عام ملت آذربایجان کتابها و اسناد ترکی را جمع آوری کرده و در میدانها شهر به آتش کشیدند با این کار علاوه بر نسل کشی فیزیکی به نسل کشی فرهنگی هم دست یازیدند. دکتر رضا براهنی که در آن زمان دانش آموز بوده در خاطرات خویش نقل به مضمون بعد اشغال آذربایجان توسط ارتش ایران به دلیل نوشتن شعری به زبان ترکی بر روی تخته سیاه از طرف معلم فاشیت مجبور می شود که با لیس زدن تحته سیاه را پاک کند و ایشان حالا یکی از طرفداران رسمی شدن زبان ترکی در ایران است

Sunday, June 8, 2014

تاریخ از عهد و پیمان شکنان با نفرت یاد خواهد آخر و عاقبت مذاکره و توافق با شعوبیان خونخوار آریا پرست یعنی با پای خود رفتن به سوی مرگ، چرا که آنها جزء به کشتن، اعدام، آتش زدن و ویران کردن و به طور کلی از بین بردن ملت تورک به چیز دیگری فکر نمی کنند شعوبیان و کورش پرستان خونخوارترین قوم روی زمین هستند شعوبیان عقده ای و حقیر با پشتوانه دولتهای غربی و استعماری در زمان حکومت ملی به عهد و پیمان خود وفادار نماندند و با به دست آوردن فرصت بهترین فرزندان ملت را شهید،زندانی و تبعیدکردند و آذربایجان را به ویرانه تبدیل کردند. سریه خانم، دختر شجاع شاهسون بعد از 5 روز مقاومت با وعده و وعید از سنگرش خارج کردند و به صورت نامردانه به شهادت رساندند او در حالی که تیر باران می‌شد گفت: "این برای شما پیروزی و ظفر نیست تاریخ از عهد و پیمان شکنان با نفرت یاد خواهد کرد، آدمکشان و جانیان از این معامله خیر نخواهند دید، فرزندان آذربایجان انتقام مرا خواهند گرفت، درخت آزادی از اینکه با خون شهیدان سیراب می‌شود بیشتر میوه خواهد داد" توافق نامه حکومت ملی آذربایجان و حکومت تهران روز 21 خرداد 1325 یک هیئت ده نفری سیاسی، نظامی به ریاست مظفر فیروز معاون سیاسی نخست وزیر وارد تبریز شد و ادامه مذاکرات تهران را در تبریز دنبال کردند، این مذاکرات به امضای یک موافقت نامه انجامید. متن توافق نامه بدین شرح می‌باشد: "در نتیجه مذاکرات بین دولت و نمایندگان آذربایجان با توجه به مواد هفت‌گانه ابلاغیه مورخ دوم اردیبهشت ماه 1325 دولت که مورد قبول نمایندگان مزبور گردیده و در نتیجه تبادل افکار توافق نظر حاصل شد که مواد زیر که به عنوان توضیح و مکمل آن تنظیم گردیده و به موقع اجرا گذارده شود: 1- نسبت به مفاد ماده اول ابلاغیه صادره دولت موافقت حاصل شد که جمله زیر به آن اضافه گردد: رئیس دارائی نیز بنابر پیشنهاد انجمن ایالتی و تصویب دولت تعیین خواهد شد. 2- چون در ماده 2 ابلاغیه دولت مقرر گردید که تعیین استاندار با جلب نظر انجمن ایالتی با دولت خواهد بود به منظور اجرای اصل مزبور موافقت حاصل شد که وزارت کشور استاندار را از میان چند نفر که انجمن ایالتی معرفی خواهد نمود برای تصویب به دولت پیشنهاد نماید. 3- نظر به تحولات اخیر در آذربایجان دولت سازمان فعلی را به عنوان مجلس ملی آذربایجان انتخاب و تشکیل شده است به منزله انجمن ایالتی آذربایجان خواهد شناخت و پس از تشکیل مجلس پانزدهم و تصویب قانون جدید ایالتی و ولایتی که از طرف دولت پیشنهاد خواهد شد. 4- برای تعیین تکلیف قوای و فرماندهان آن که در نتیجه تحول و نهضت تحول و نهضت آذربایجان نفرات آن از افراد نظام وظیفه احضار گردیده اند و با امضای این قرارداد جزء ارتش ایران محسوب می‌شوند، موافقت حاصل شد کمیسیونی از نمایندگان دولت جناب آقای قوام السلطنه و انجمن ایالتی آذربایجان در محل تشکیل و راه آن را هر چه زودتر جهت تصویب پیشنهاد نمایند. 5- نسبت به وضع مالی آذربایجان موافقت حاصل گردید که هفتاد و پنج درصد از عواید آذربایجان جهت مخارج عمومی کلیه کشور به مرکز فرستاده شود. تبصره 1. مخارج و عواید ادارات پست و تلگراف و گمرک و راه آهن و کشتیرانی دریاچه اورمیه مستثنی بوده و مخارج و عواید آن کاملا بر عهده و منجصر به دولت خواهد بود توضیح اینکه تگرافات انجمن های ایالتی و ولایتی و دوایردولتی آذربایجان مجانا مخابره خواهد شد. تبصره 2. ساختمان و تعمیر راه‌های شوسه اساسی بر عهده دولت و احداث و تعمیر راه‌های فرعی و محلی بر عهده انجمن ایالتی آذربایجان است. تبصره 3. دولت برای قدردانی از خدمات برجسته آذربایجان به مشروطیت ایران و به منظور حق شناسی از فداکاریهایی که مردم غیور آذربایجان در راه استقرار دمکراسی و آزادی نموده اند قبول نمود که بیست و پنج درصد از عواید گمرکی آذربایجان جهت تامین مصارف دانشگاه آذربایجان اختصاص داده شود. 6- دولت قبول می‌کند که امتداد راه آهن میانه تا تبریز را هر چه زودترشروع و در اسرع وقت انجام دهد. بدیهی است که جهت انجام این امر کارگران و متخصصین آذربایجانی حق تقدم خواهند داشت. 7- قوای داوطلبی که غیر از نظام وظیفه به نام فدائی در آذربایجان تشکیل شده به ژاندارمری تبدیل گردد و برای تعیین تکلیف قوای انتظامی مزبور و همچنین تعیین فرماندهان موافقت حاصل شد که کمیسیونی از نمایندگان دولت جناب آقای قوام السلطنه و انجمن ایالتی آذربایجان در محل تشکیل و هر چه زودتر راه حل آن را جهت تصویب پیشنهاد نمایند. تبصره 1. نظر به اینکه در سنوات اخیر در اثر بعضی اعمال نام امنیه و ژاندارمری در پیشگاه افکار عمومی ایران خصوصا آذربایجان ایجاد احساسات مخالف و نامناسبی نموده است و نظر به اینکه رئیس دولت شخصا فرماندهی این سازمان را اخیرا عهده دار گردیده و انتظار آغاز اصلاحات و تصفیه این اداره از عناصر ناصالح می‌رود. موافقت شده که احساسات عمومی و مخصوصا اهالی آذربایجان نسبت به ژاندارمری به استحضار رئیس دولت برسد تا برای تغییر اسم آن و انتخاب نام مناسب جهت سازمان مزبور تصمیمات را اتخاذ فرمایند. 8- نسبت به اراضی که در نتیجه نهضت دمکراتیک آذربایجان میان دهقانان آذربایجان تقسیم گردید آنچه مربوط به خالصجات دولتی است چون دولت با تقسیم خالصجات میان دهقانان و زارعین در تمام کشور اصولا موافق است اجرای آن را بلامانع دانسته و لایحه مربوط به آن را در اولین فرصت برای تصویب مجلس شورای ملی پیشنهاد خواهد نمود و آنچه از اراضی غیر در نتیجه تحولات اخیر آذربایجان بین رعایا تقسیم شده موافقت حاصل شد که جهت جبران خسارات مالکین و یا تعویض املاک کمیسیونی از نمایندگان دولت جناب آقای قوام السلطنه و نمایندگان انجمن ایالتی تشکیل و راه حل را جهت تصویب پیشنهاد نماید. 9- دولت موافقت می‌کند با افتتاح مجلس پانزدهم لایحه قانون انتخابات را که روی اصل آزادی و دمکراسی یعنی با تأمین رای عمومی، مخفی، مستقسم متناسب و متساوی شامل نسوان هم باشد تنظیم و قبول آن را قید فوریت خواستار شود. دولت همچنین قبول می‌نماید به منظور ازدیاد نمایندگان آذربایجان و سایر نقاط کشور به تناسب اهالی نقاط مختلف به مجرد افتتاح مجلس پانزدهم لایحه قانونی را پیشنهاد و به قید دو فوریت تقاضای آن را نماید تا، پس از تصویب به وسیله انتخابات کسری نمایندگان نقاط مزبور تعیین و به مجلس اعزام گردند. 10- ایالت آذربایجان عبارت از استانهای 3 و 4 خواهد بود. 11- دولت موافقت دارد که جهت تامین حسن جریان امور آذربایجان شورای اداری از استاندار و روسای ادارات و هیئت رئیسه انجمن ایالتی تشکیل و تحت نظارت انجمن ایالتی انجام وظیفه نماید. 12- به ماده 3 ابلاغیه مورخ دوم اردیبهشت 1325 که از لحاظ تعیین تکلیف مدارس متوسطه و عالیه دارای ابهام می‌باشد جمله زیر اضافه می‌گردد: در مدارس متوسطه و عالیه تدریس به زبان فارسی و ترکی طبق برنامه وزارت فرهنگ که با در نظر گرفتن زمان و مکان اصلاح و موافق موازین دمکراتیک و اصول مترقی جدید تنظیم گردیده تدریس خواهد شد. 13- دولت موافقت دارد که اکراد مقیم آذربایجان از مزایای این موافقت نامه برخوردار بوده و طبق ماه 3 ابلاغیه دولت تا کلاس پنجم ابتدائی به زبان خودشان تدریس نمایند. تبصره- اقلیتهای مقیم آذربایجان از قبیل آسوری و ارمنی نیر حق خواهند داشت تا کلاس پنجم به زبان خود تدریس نمایند. 14- چون دولت در نظر دارد قانون انتخابات جدید شهرداری‌ها را جهت تمام ایران روی اصول دمکراسی یعنی رای عمومی، مخفی، مستقیم و متساوی به مجلس پانزدهم پیشنهاد نماید به مجرد تصویب قانون مزبور، انتخابات انجمن شهرداری‌ها در آذربایجان و تمام نقاط ایران شروع خواهد شد و تا تصویب قانون مزبور و انتخابات جدید انجمن‌های شهرداری فعلی آذربایجان به وظایف خود ادامه خواهند داد. 15- این موافقت نامه در دو نسخه تنظیم و مبادله گردیده و پس از تصویب هئیت دولت و انجمن ایالتی آذربایجان به موقع اجرا گزارده می‌شود. مظفر فیروز- پیشه وری 23/3/1325"

Thursday, June 5, 2014

به حرکت در آمدن چرخ صنایع توسط حکومت ملی آذربایجان حکومت ملی آذربایجان بعد از به دست گرفتن امورات آذربایجان با جدیت تمام برای راه اندازی کارخانه های جدید، دست به تلاش مضاعفی زد همچنین کارخانه هائی که به دلیل عدم مدیریت صحیح ورشکسته یا تعطیل شده بودند آنها را دوباره سر و سامان داده و راه اندازی کرده و به صف صنایع جدید پیوستند. از جمله کارخانه ها ی تازه تاسیس می توان به کارخانه نساجی بزرگ "ظفر" اشاره کرد که بیش از 500 نفر در آن کارخانه کار می کردند و در این کارخانه تمام نیازهای کارگران را تامین می کرد حتی اسباب بازی بچه های کارگران را هم این کارخانه تامین می کرد. محمد رضا خلیلی عراقی که یکی از مجیزه نویسان ارتش بوده و بعد از اشغال آذربایجان چند سفر به آذربایجان داشته در کتاب"خاطرات سفر آذربایجان و کردستان" که در سال 1328 از طرف ارتش چاپ شده در خاطرات دومین سفر خویش که در آذر 1327 انجام شده درباره کارخانه ظفر می نویسد: "...دموکراتها 70 دستگاه ماشین جوراب بافی از شمس و خارج خریداری و چند دستگاه کشباف دیگر وارد می کنند در تابستان 1325 کارخانه شایان را که از یک شرکت نه نفری تشکیل شده بود خریداری می کنند و عمده این شرکت دو نفر بنام مشهدی عباسعلی جوادزاده و حاج میر ودود سیدی بوده است و بدین طریق اسم شایان تبدیل به ظفر می شود. محل فعلی کارخانه ظفر همان محل قدیمی کارخانه بافندگی شایان می باشد..." دکتر بهزاد بهزادی هم در مصاحبه خود با دانشجویان دانشگاه تهران درباره جدیت حکومت ملی آذربایجان برای ایجاد صنایع و اهتمام جهت راه اندازی کارخانه تعطیل شده و روشکسته چنین بیان می کند:" در پایان جنگ دوم جهانی بحران اقتصادی در کشور تشدید شد و واردات بی‌رویه کالاهای خارجی و بنجل‎های ارزان‌قیمت آمریکایی این بحران را وخیم‌تر کرد. در تبریز اغلب کارخانجات در آستانه ورشکستگی قرار گرفتند و کارخانه بوستان تعطیل گردید. فرقه دموکرات آذربایجان حمایت از صنایع و تولیدات داخلی به ویژه تشویق تولیدات کارگاهی را در سرلوحه برنامه خود قرار داده بود. حکومت ملی علی‌رغم فشارهای مالی و پولی که دولت مرکزی ایجاد کرده بود و بانک‌ ملی 150 میلیون ریال سپرده مردم را به تهران انتقال داده بود، و از برگشت بهای کالای صادره به سایر نقاط ایران به آذربایجان مشکلاتی تولید می‌کرد، معذلک حکومت ملی با تدابیر سنجیده این موانع را رفع کرد و از طریق کمک مالی به کارخانجات نه فقط تولید آن کارخانجات را افزایش داد، بلکه کارخانه بوستان را دوباره به تولید تشویق کرد. کارخانه ظفر را در عرض یک ماه با سرعت بی‌سابقه‌ای وارد، نصب و به کار انداخت".

Wednesday, June 4, 2014

تفنگیم اولچو اولدو اربابدان یئر آلاندا حکومت ملی بعد از استقرار، یکی از مهمترین اقداماتش، انجام اصلاحات ارضی بود و می خواست رابطه غیر انسانی بین ارباب و رعیت از بین برود و این رابطه به یک رابطه انسانی تبدیل شود و رعیت و ارباب هر دو به حقوق خود برسند و برای اینکار قانون اصلاحات ارضی در مجلس ملی آذربایجان تصویب شد ولی بسیاری از اربابان زیاده خواه و نوکران حکومت مرکزی با اصلاحات ارضی به مقابله برخواستند دراین زمان بود که فدائیان آذربایجان مجبور به استفاده ار اسلحه شدند و اربابان قلدر و زیاده خواه را سرجایشان نشاندند و زمین های گرفته شده از اربابان را بین روستائیان فقیر تقسیم کردند در بعضی جاها به دلیل نبود متر زمینها را با تفنگ فدائیان متر کردند که به این دلیل یک بایاتی هم در این مورد بر سرزبانها افتاد. حتی از اسم این بایاتی یک کتاب هم الهام گرفته شده است "سیلاحلا اولچولن تورپاق" نوشته شده توسط علیرضا میانالی که در کانادا چاپ شده است. فلک منی سایاندا بخت چیراغیم یاناندا تفنگیم اولچی اولدی اربابدان یئر آلاندا

Tuesday, June 3, 2014

شهر آستارا در زمان حکومت ملی یکی از مراکز مهم و استراتژیک حکومت ملی آذربایجان بود و فعالان ملی این شهر در سطح بالا در مبارزه ملی برای آزادی آذربایجان مشارکت داشتند از جمله افراد موثر که در کادر رهبری حکومت ملی حضور داشتند شهید فریدون ابراهیمی و میر ایوب شکیبا بودند که شهید ابراهیمی دادستان کل حکومت ملی و میر ایوب شکیبا رئیس فرهنگ شهر اورمیه بودند. شهید فریدون ابراهیمی، در 29 آبان ماه 1279 در شهر آستارا متولد شد، پدر فریدون میرزا غنی هم فردی سیاسی بوده و زندانی سیاسی در زمان رضاخان بوده است فریدون در تهران در رشته حقوق تحصیل کرد و همکار شهید پیشه وری در روزنامه آژیر بود که پس از تشکیل حکومت ملی به تبریز آمد و به سمت دادستان کل آذربایجان منسوب شد ایشان مجادلات قلمی زیبائی با پان فارسیستهای تهران داشت و در دفاع از حقوق آذربایجان کتابچه ای به نام «آذربایجان صحبت می‌کند» نوشت پس از اشغال آذربایجان ایشان تا آخرین فشنگ مقاومت کرد و بعد از دستگیری به تهران برده شد و در زمان بازدید جلاد آریائی از تبریز ایشان با هواپیما از تهران به تبریز آورده شد و در تاریخ 1 خرداد 1326 در جلو باغ گلستان شهید شد میر ایوب شکیبا، متولد 1282 آستارا مشارکت در نهضت جنگل، زندانی رضاخان، عضو کمیته مرکزی فرقه دمکرات که رئیس فرهنگ اورمیه بود که در آنجا شهید شد